دانلود رمان با سنگ ها آو میخوانم میخوانم  مائده فلاح

دانلود رمان با سنگ ها آو میخوانم میخوانم مائده فلاح رایگان pdf بدون سانسور

دانلود رمان با سنگ ها آواز میخوانم از مائده فلاح با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

یزدان به دنبال مرگ مشکوک برادرش به ایران می‌آد و به جای اون رئیس کارخونه‌ی نساجی می‌شه اما قبل از هر اقدامی دنبال اینه که بفهمه رابطه‌ی برادرش با مارال، دختر جذاب و زیبا که طراح پارچه است و همه معتقدن رابطه‌ی نامشروعی با برادرش داشته در چه حد بوده..

خلاصه رمان با سنگ ها آواز میخوانم

طوری شده بود که من با هر صدای همهمه ای از جا بلند شدم و به طرف پنجره می رفتم، فکر می کردم اوست که باز جنجال به پا کرده است، همه ی کارگرها و کارمندان نساجی که کم و پیش آنها را می دیدم یک صدا معتقد بودند که او اصلا آدم لایقی برای گرداندن نساجی نیست. آثار نارضایتی در صورت همه پیدا بود، بعضی ها بر زبان می آوردند و بعضی ها سکوت اختیار می کردند.دم عید بود و این اوضاع درهم و برهم سابقه نداشت قرار بود بعدا تنها با من صحبت کند، اما سه هفته از برخوردمان گذشته و خبری نبود، تنها وقتی می دیدمش که داخل حیاط با کسی صحبت می کرد.البته آن قدر بلند صحبت

می کرد که متوجه می شده و به پشت پنجره می رفتم. به پشت پنجره رفتن و تماشا کردنش در این سه هفته عادت کرده بودم، برایم جالب بود که در چشم مخاطبش زل می زد و اجازه نمی داد حرفی روی دلش سنگینی کند، حالت ایستادنش و گفتنش درعین آرامش طوفانی بود، بدون استثناء با همه ی مشتری های کارخانه حرفش شده بود. برخلاف بقیه من به او امیدوار بودم، دلیلش را نمی دانستم اما تصور می کردم به این احمقی هم که بقیه فکر می کنند نیست و تعمدانه به قلع و قمع بقیه می پردازد. که اگر این گونه نبود آن قدر اعتماد به نفس نداشت . صراحت کلام برای آدمی است که می داند

چه می کند. او قرار بود این نساجی را بگرداند، پس این بی گدار به آب زدن ها شاید دلیلی داشت. شیوا خانم پا به سن گذاشته و وارث دیگری غیر از او نبود. این میان رفتار شیوا خانم هم عجیب بود، در این چهارسالی که من اینجا بودم ندیدم که اینقدر طولانی مدت کارخانه را رها کرده و به امان خدا بسپارد خودم یکبار به آقای عضدی گفته بودم که می خواهم آقای توکلی را ببینم، بعد از دو روز جواب داده بود که آقا بردان سرش شلوغ است و خودش خبر می دهد. شیوا خانم عادت داشت قبل از، ارائه طرح اصلی یک اسکیس از طرح را به او نشان دهم تا نظر بدهد، می خواستم در این باره با او حرف بزنم…

دانلود رمان با سنگ ها آو میخوانم میخوانم مائده فلاح رایگان pdf بدون سانسور

موضوعات
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
ابر برچسب ها
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " بیست کتاب " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.