دانلود رمان دلیار mahsoo

دانلود رمان دلیار mahsoo بدون دستکاری و سانسور

دانلود رمان دلیار از mahsoo با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

دلیار دختری که پدرش را از دست داده مدتی پیش عموش که پسری را به فرزندی قبول کرده زندگی می کنه پسری زورگو و شکاک… حالا بین این دو نفر اتفاقاتی میوفته که باعث…

خلاصه رمات دلیار

با نوازش موهایم چشمانم را گشودم… پژمان بود! با اخم سرم را از زیر دستش کنار کشیدم و گفتم: برو بیرون.. راحتم بزارو چشمام و بستم.. از اتاق خارج شد و در را بست! از پنجره ی اتاق که رو به راهرو بود عمو کیومرث را دیدم که به دیوار تکیه داده بود داشت با بغل دستیش صحبت می کرد! به چهره اش دقیق شدم… موهای طوسی “سفیدش! ته ریش چند روزه اش! چشمان مهربانش! قد بلندش… هیکل پرش! همه مرا یاد بابا می انداخت… اخ که چقدر هر دویشان را دوست دارم..! نگاهم را به فرد کناری اش دوختم! سپهر بود که به دیوار تکیه داده بود و

نگاهش به زمین بود و هر از چند گاهی سری به نشانه تایید تکان می داد! یک گرمکن مشکی که کنارش خط سفید داشت پایش بود با یک تیشرت سفید که لکه های خون رویش مشخص بود!! موهای کوتاه براق مشکییش بر خلاف همیشه که ژل زده و اراسته بود”به طور نامرتب پخش بود.. ته ریش چند روزه ای روی صورتش نمایان بود که جذابیتی خاص به چهره اش می داد! در دل پوزخندی زدمو گفتم: جای یاسمن خالی.. ! پیش خودم فکر کردم حتما خوشحال و راضیه از مصیبتی که به سرمون اومده! انتقامش از خانواده ی ما گرفته شد!!

حتما نتیجه آه های او بوده.. ! با کلافگی چرخیدم و پشت به پنجره دراز کشیدم.. دقایقی نگذشت که بیتا و عمو وارد اتاق شدن! بیتا کنارم ایستادو دست باند پیچی شده ام را در دستش گرفت و نوازش کرد! عمو بالا سرم ایستادو نگاهش را به من دوخت!! و من با لجبازی تمام نگاهم را به دیوار مقابل دوختم.. چرا درکم نمی کردند؟؟ چرا راحتم نمی گذاشتند؟؟ چرا متوجه نبودن که زندگی برایم تموم شده س و دیگر میلی به ادامه ی راه ندارم! من زندگیم را باخته بودم… چطور می توانستم بدون خانواده ام زندگی کنم؟؟ سعی کردم با نفسی عمیق جلوی ریزش اشکام و بگیرم..

دانلود رمان دلیار mahsoo بدون دستکاری و سانسور

دانلود رمان پناهِ سیاوش نسترن آبخو

دانلود رمان پناهِ سیاوش نسترن آبخو pdf بدون سانسور

دانلود رمان پناهِ سیاوش از نسترن آبخو با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

من سیاوش پاکزادم… برخاسته، از سختی های کوچک و بزرگی هستم، که سرنوشت در سر راه قرار داده بود… اما تصمیم گرفتم در برابر مشکلات صبور بمانم و زندگی کنم…

خلاصه رمان پناهِ سیاوش

سیا… بدو بیا پنچری این ماشین رو بگیر… آقا عجله دارند… _باشه اوسا اومدم… از ساعت چهار که به تعمیرگاه آمده بودم، سر پا بودم… حتى فرصت خوردن یک چایی هم پیدا نکرده بودم… با انعامی که صاحب ماشین بنز تو جیبم گذاشت، خستگی از تنم در اومد… چقدر به چیزهای کوچک این دنیا دلخوش بودم… بعضی موقع ها احساس ضعف می کردم و از خودم بدم می آمد که چشمم به دست این و اون هست که یک پولی تو جیبم بذارن ومهمونم کنند، اما اوضاع مالی خانوادم خراب تر از این حرف ها بود که غصه ی رفتارها وبرخوردهای این و اون رو بخورم… پیش خودم می گفتم،

وقتی تو این کار خبره شدم، می تونم یک تعمیرگاه کوچیک تو یه گوشه ای از این شهر باز کنم… حتما این طوری اوضاع زندگیمون بهتر از این خواهد شد… فکر گذشته مثل یک فیلم از جلوی چشمام رد می شد… وقتی بابا این قدر خراب اعتیاد و پیر کوفتی نشده بود… سر پا بود و روی کامیونش کار می کرد… با اینکه بچه بودم، یادم هست که همیشه دست پر به خانه بر می گشت… و چقدر آن روزها شاد بودیم… انگار غصه ها توی دل هامون جایی نداشت… وقتی به درخواست بابا، از کاشان آمدیم تهران… برای آینده ای بهتر… چه خیالات خامی داشتیم… حالا از کجا به کجا رسیدیم…

فقط تنها شانسی که آوردیم، خرید همین خانه ی کلنگی تو جنوب تهران بود… که خدا را شکر تا حالا نگهش داشته بودیم… ومثل بقیه ی زندگیمون دود نشد بره تو هوا … مهران بیا اینجا ببینم، واقعاً داری میری سر قرار… خل نشی بری تو گروهشون… زندگیت رو بدتر از اینی که هست نکن. _یک قرار کوچیک هست… حالا تو این شهر به این بزرگی، کسی به ما خرده پاها کاری نداره… _وقتی رفتی و یکی از اونا شدی… خرد و غیر خرد نداره، درگیرشون میشی… اگر بگیرنت، پدرتو در میارند، می اندازنت زندان و هزار بلا سرت میارند… جون سیا… جرم این مواد از تریاک و هروئین بیشتر هست…

دانلود رمان پناهِ سیاوش نسترن آبخو pdf بدون سانسور

درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
ابر برچسب ها
دانلود رمان های مهین عبدی دانلود رمان های هانی دانلود رمان اغیار هانی pdf دانلود رمان های سپیده مختاریان دانلود رمان های پرنیا اسد دانلود رمان دلتنگ (جلد دوم) پرنیا اسد pdf دانلود رمان های کریستن کالیهان دانلود رمان دشمن عزیز کریستن کالیهان pdf دانلود رمان های سرو روحی   دانلود رمان اوشیدا دوشیزه pdf دانلود رمان سکوت تا پرو سکوت تا پرو الهام.م.۷۱ pdf دانلود رمان تشریفات سرو روحی   pdf دانلود رمان های مرجان فریدی دانلود رمان های دوباره من و تو دانلود رمان ب دوباره من و تو pdf دانلود رمان های یانار آذری دانلود رمان هاله مهتاب یانار آذری pdf دانلود رمان های دوشیزه دانلود رمان های راتی سوار نسیم رسام دانلود رمان پسر مراتی سوار راتی سوار نسیم رسام pdf دانلود رمان های پنلوپه وارد و وی کلاند دانلود رمان یادداشت های نفرت انگیز پنلوپه وارد و وی کلاند pdf دانلود رمان های سارا اعتماد (هاشمی) دانلود رمان حکم کن مرجان فریدی pdf دانلود رمان سلفی دردسر س سارا اعتماد (هاشمی) pdf
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " بیست کتاب " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.