دانلود رمان عاشقانه شهزاده سوار بر اسب اثری بینظیر از نرگس واثق رایگان و بدون سانسور pdf با لینک دانلود مستقیم از سایت بیست کتاب دانلود کنید
اسم رمان : شهزاده سوار بر اسب
تعداد صفحه : 440
نویسنده : نرگس واثق
ژانر : عاشقانه
دانلود رمان شهزاده سوار بر اسب از نرگس واثق بدون سانسور به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان درشهزاده سوار بر اسب خلاصه رمان
در مورد دختری که به اشتباه از وسط یک زندگی عادی به دنیای وحشت پا میذاره، وحشتی شبیه عروسک شدن، رقاص شدن، تیکه تیکه شدن و… چه روزهای که نمیبینه وبالاخره با یک پیشنهاد از طرف باند دخترفروشان زندگیش عوض میشه …
گوشه ای از رمان شهزاده سوار بر اسب
خسته و کوفتهتر از همیشه کلید در را میاندازم و وارد میشوم. به محض ورودم صدای بلند برنامه فوتبال که از تلویزیون در حال پخش است؛ در گوشم طنین انداز میشود. بوی خوش غذا، زیر بینیام میپیچد و معدهی گرسنهام را تحریک میکند. همین که صدای به هم خوردن در، در فضا اوج میگیرد، صدای همیشه جدیاش میآید. – جورابهات رو در بیار، بعد بیا تو! خندهام میگیرد اما به سفارشش گوش میکنم. مامان با ظرف میوهی در دستش از آشپزخانه بیرون میآید و با دیدنم گل لبخند بر لبانش شکوفا میشود. – خوش اومدی گل مامان، خسته نباشی! لبخندی به این همه مهربانیاش میزنم. – درمونده نباشی زهرا بانو! صدای اعتراض آمیزش دوباره بلند میشود. – چند بار باید بگم با اسم صداش نزن؟ نمیفهمی بزرگترته! خندهام می گیرد و بی طاقت کفشهایم را با جورابهایم در میآورم و سمتش پرواز میکنم. روی مبل سبز رنگ عزیزش نشسته و صورتش با اخم مزین است. با ناز لب و لوچهام را شل میکنم و از قصد میگویم: چه خبره؟ کریم خان ما که باز اخموعه! میدانم از این که به اسم صدایش بزنم عاصی میشود اما از قصد این کار را میکنم! گره بین ابروانش کورتر می شود و لبخند به لبانم هدیه میکند. حرصی نامم را صدا میزند. – نارین! با خنده چند قدم فاصله را طی میکنم و در حالی که با «جانم» جوابش را میدهم، خودم را در آغوشش جا میکنم. جدی و محکم مثل همیشه میپرسد: مگه بهت نمیگم بزرگترت و با اسم صدا نزن! من چی توئم دختر؟ ### – – – – – –